کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فضایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فضانورد
فرهنگ فارسی معین
(فَ. نَ وَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) کسی که با سفینة فضایی به فضا سفر می کند، فضاپیما، کیهان نورد.
-
طبقه
فرهنگ فارسی معین
(طَ بَ قِ) [ ع . طبقة ] (اِ.) 1 - درجه ، مرتبه . 2 - صنف ، دسته . 3 - فضایی در یک ساختمان ، میان دو سقف یا یک کف و یک سقف ، اشکوب .
-
متوازی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - برابر یکدیگر. 2 - دو خط برابر با هم که هرچه امتداد داده شوند به هم نرسند، موازی . ؛ ~الاضلاع چهار ضلعی ای که اضلاع آن دو به دو با هم موازیند. ؛ ~السطوح فضایی که دارای شش وجه است و هر دو وجه رو به رو متساوی و موازیند.
-
ایستگاه
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - جای ایستادن ، 2 - جای ایستادن وسایط نقلیه . ؛~ فضایی ماهواره ای بزرگ و مجهز برای گردش بلندمدت در مدار زمین به صورت پایگاهی برای انجام مأموریت های اکتشافی ، تحقیقات علمی ، تعمیر ماهواره و مانند آن . ؛~ صلواتی محل خاصی از جنبة مذهبی که ...
-
سایه روشن
فرهنگ فارسی معین
( ~. رُ شَ) (اِمر.) 1 - تاریکی ، روشنی . 2 - فضایی که بخش هایی از آن تیره یا تاریک و بخش های دیگرش روشن است . 3 - خط ها و سایه هایی که برآمدگی ها و فرورفتگی های اشیاء و چگونگی تابش نور بر آن ها را در یک تصویر نشان دهد (نقاشی ). 4 - زمانی که روشنایی ر...