کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فشرده سازی داده ها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرمت
فرهنگ فارسی معین
(فُ مَ) [ فر. ] (اِمص .) 1 - تقسیم دیسک به بخش های نشان دار برای ذخیرة داده ها و بازیابی اطلاعات . 2 - نحوة آرایش داده ها برای ذخیره یا نمایش .
-
مجوس
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ معر. ] (ص .) نامی که عرب ها به زرتشتیان داده بودند.
-
غمنامه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) نوشته ای که در آن رنج ها یا غم ها شرح داده شده است ، تراژدی .
-
بدن سازی
فرهنگ فارسی معین
(بَ دَ)(اِمر.) تمرین ها و ورزش های ویژه برای تقویت ماهیچه ها و ایجاد یا حفظ تناسب در اندام های بیرونی ، پرورش اندام .
-
نرم افزار
فرهنگ فارسی معین
(نَ اَ) (اِ.) مجموعه ای از برنامه ها و داده ها، کتابچة راهنما و مانند آن ها که بتوان آن را برای انجام کار مشخصی با استفاده از کامپیوتر به کار برد.
-
فر
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - نوعی کوره یا اجاق در بسته برای پخت و پز. 2 - نوعی ابزار فلزی گرم شونده برای چین و شکن دادن به موی سر. 3 - ابزار مشابهی که در گل سازی برای شکل دادن به گل ها به کار می رود، اتوی گل سازی .
-
وجوهات
فرهنگ فارسی معین
(وُ) [ ع . ] (اِ.) جِ وجوه . 1 - پول ها. 2 - آن چه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده می شود.
-
فلاپی درایو
فرهنگ فارسی معین
(فِ دِ) [ انگ . ] (اِ.) وسیله ای که داده ها را از روی دیسکت به حافظة کامپیوتر یا برعکس انتقال می دهد.
-
دیسک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - هر نوع صفحة گرد و تخت آهنین . 2 - صفحه ای گرد و غضروفی در میان مهره ها که جابه جایی آن ایجاد درد می کند. 3 - نوعی صفحة گرد با وزنی حدود دو کیلوگرم که در ورزش پرتاب دیسک از آن استفاده می کنند. 4 - حافظة جانبی کامپیوتر برای نگه داری س...
-
پردازش
فرهنگ فارسی معین
(پَ زِ) (اِمص .) 1 - به کاری دست زدن ، آهنگ کاری کردن . 2 - انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر.
-
تخمه
فرهنگ فارسی معین
(تُ مِ) [ په . ] (اِ.) 1 - اصل ، نسب . 2 - دانه های داخل خربزه ، هندوانه و کدو که آن ها را تف داده و آجیل سازند.
-
فتال
فرهنگ فارسی معین
(فَ تّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بسیار تاب - دهنده . 2 - کسی که نخ و ریسمان و مانند آن ها را تاب داده و فتیله کند.
-
پارافین
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.)جسمی است جامد و سفید که از سرد کردن ناگهانی روغن های سنگین به دست می آید. در شمع سازی و تهیة ورنی ها استعمال می شود. پارافین مایع در پزشکی به عنوان مسهل به کار می رود.
-
فرسک
فرهنگ فارسی معین
(فِ رِ) [ فر. ] (اِ.) نقاشی به وسیلة آب رنگ بر سطح گچی مرطوب دیوار. در فرسک سازی از آن جهت آب رنگ به کار می برند که رنگ ها از متن دیوار نفوذ کنند و جزو زمینه به نظر آیند.
-
زردچوبه
فرهنگ فارسی معین
( ~. بِ) (اِمر.) گیاهی علفی و پایا از تیرة زنجبیلی ها جزو راستة تک لپه ای ها. قسمت مورد استفادة این گیاه ریزوم آن است که پس از خارج کردن از زمین ریشه های آن را جدا ساخته و با آب می شویند. سپس در آب جوش قرار داده و در گرمای خورشید خشک می کنند؛ زرچوبه ...