کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فساد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
افساد
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فساد کردن ، برپا کردن فتنه . 2 - (اِمص .) تباهی ، فساد.
-
مرج
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (مص م .) 1 - درهم و برهم کردن . 2 - ایجاد فساد کردن .
-
خبل
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فاسد کردن ، تباه کردن . 2 - (اِمص .) فساد، تباهی .
-
کژ باختن
فرهنگ فارسی معین
(کَ. تَ) (مص ل .) 1 - بد معامله کردن ، فساد کردن . 2 - عمل کسانی که بازی نرد یا امثال آن را با داشتن مهارت و استادی کافی بد بازی می کنند.