کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرعی
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به فرع . 2 - غیراصلی .
-
جستوجو در متن
-
پس کوچه
فرهنگ فارسی معین
( ~. چِ) (اِ.) کوچه فرعی .
-
راه وبیراه
فرهنگ فارسی معین
(هُ) 1 - (اِ.) راه های اصلی و فرعی . 2 - (ق .) گاه و بیگاه ، در هر فرصت .
-
مداخل
فرهنگ فارسی معین
(مَ خِ) [ ع . ] (اِ.) درآمد به ویژه درآمد فرعی و جانبی .
-
بنفش
فرهنگ فارسی معین
(بَ نَ) (اِ.) 1 - رنگی است فرعی که از ترکیب دو رنگ اصلی قرمز و آبی بدست آید. 2 - نوعی از جواهر کریمه .
-
بای پس
فرهنگ فارسی معین
(پَ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی عمل جراحی که در آن برای تغییر مسیر یکی از جریان های طبیعی بدن مجرایی فرعی را در محل پیوند می زنند.
-
قرچه
فرهنگ فارسی معین
(قَ رَ چَ) (اِ.) یکی از نغمات فرعی ایران که توسط آن می توان از سه گاه وارد شور شد.
-
مخلفات
فرهنگ فارسی معین
(مُخَ لَ فّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خوردنی هایی که با غذای اصلی مصرف می شود. 2 - وسیله های جانبی یا فرعی یک دستگاه .
-
طنین
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بانگ کردن مگس ، ناقوس و... 2 - (اِ.) بانگ ، صدا. 3 - نوسانات فرعی صدا، پژواک .
-
شاخه
فرهنگ فارسی معین
(خَ یا خِ) (اِ.) 1 - شاخه درخت . 2 - شعبه . 3 - بخش فرعی جدا شده از یک مجموعة اصلی . 4 - واحد شمارش تیرآهن ، نبات و مانند آن . 5 - جام شراب که به شکل شاخ بود.
-
شعبه
فرهنگ فارسی معین
(شُ بَ یا بِ) [ ع . شعبة ] (اِ.) 1 - شاخه . 2 - جوی آبی که از یک نهر بزرگ جدا گردد. 3 - فرقه ، دسته . 4 - فرعی که از اصلی جدا شود. ج . شعب .