کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرسودگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سالخوردگی
فرهنگ فارسی معین
(دَ یا د) (حامص .) 1 - پیری . 2 - فرسودگی .
-
واماندگی
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (حامص .) 1 - فرسودگی ، خستگی . 2 - عقب ماندگی .
-
نصب
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بلا، سختی . 2 - خستگی ، فرسودگی .
-
اسقاط
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) افکندن ، انداختن . 2 - حذف کردن ، از قلم انداختن . 3 - (اِمص .) فرسودگی .