کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرایند نقطهای خوشهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تاغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) درختی با برگ های مثلثی شکل و گل های خوشه ای .
-
آبسه
فرهنگ فارسی معین
(س ِ) [ فر. ] (اِ.) ورم عفونی در لثه یا هر نقطه ای از بدن ، دمل .
-
فلوکس
فرهنگ فارسی معین
(فُ لُ) [ فر. ] (اِ.) گیاهی است از تیرة پولمونیاسه جزو ردة دولپه ای های پیوسته گلبرگ که دارای برگ های کامل و متقابل است . جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه ای است و در هر خانه یک تخم وجود دارد. گل آذینش خوشه ای است . این گیاه جزو گل های زینتی در باغ...
-
سمت الرأس
فرهنگ فارسی معین
(سَ تُ رَّ) [ ع . ] (اِمر.) نقطه ای درآسمان که درست در امتداد سر شخص باشد.
-
شعاع
فرهنگ فارسی معین
(شُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نور خورشید. 2 - روشنایی ، پرتو. 3 - نصف قطر، خطی مستقیم از مرکز دایره به نقطه ای از محیط دایره .
-
لک آوردن
فرهنگ فارسی معین
(لَ. وَ دَ) (مص ل .) (عا.) نقطه ای از سفیدی یا سیاهی و یا سرخی در چشم ظاهر شدن .
-
لک شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) (عا.) رنگ نقطه ای از پارچه یا جامه به سببی به رنگ دیگر درآمدن ، لکه دار شدن .
-
مصحف
فرهنگ فارسی معین
(مُ صَ حَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - کلمه ای که خطا نوشته شده . 2 - کلمه ای که خطا خوانده شده . 3 - کلمه ای که به واسطة کاستن یا افزودن نقطه های حروف تغییر یافته مانند: باد، یاد، روز، زور.
-
ثبت املاک
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ اَ)(اِمر.)ثبت کردن مشخصات ملک ها و آن بر دو قسم است : ؛~ عادی ، ثبت ملکی که به موجب درخواست مالک در نقطه ای از کشور که ثبت املاک اجباری است ، به عمل آید. ؛ ~ عمومی ثبت ملکی که به موجب اظهارنامة ادارة ثبت و دعوت از مالک در نقطه ای از کشور که ث...
-
اقاقیا
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) معرب واژة یونانی اکیاکیا؛ درختی است خاردار با گل های خوشه ای سفید یا صورتی و خوشبو که چوبی سخت و محکم دارد.
-
خارشتر
فرهنگ فارسی معین
(شُ تُ) (اِمر.) گیاهی است خاردار با گل های خوشه ای به رنگ سرخ یا سفید و برگ های کرکدار، عرق آن برای شستشوی کلیه مفید است .
-
دیهیم
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ یو. ] (اِ.) 1 - تاج ، کلاهِ زرنشان . 2 - نوعی از گل آذین مانند آذین خوشه ای که گل های آن در یک سطح قرار دارد.
-
سنبل
فرهنگ فارسی معین
(سُ بُ) (اِ.) = زمبل . زمبول : گیاهی است از تیرة سوسنی ها دارای برگ های دراز و گل های خوشه ای به رنگ بنفش . پیاز آن را در گلدان می کارند.
-
لقطه
فرهنگ فارسی معین
(لُ قْ یا قَ طَ) [ ع . لقطة ] (اِ.) 1 - آن چه برچیده و برداشته شود (خوشه و جز آن ). 2 - بچه ای که او را از سر راه برداشته باشند.
-
ثعلب
فرهنگ فارسی معین
(ثَ لَ) [ ع . ] (اِ.) گیاهی است از ردة تک لپه ای ها که گونه هایش تیرة ثعلب را به وجود می آورد. این گیاه دارای گل های خوشه ای صورتی و سفید است و خاصیت دارویی دارد.