کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتنه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتنه شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - شیفته شدن . 2 - آشوب برپا شدن .
-
واژههای مشابه
-
فتنه نشان
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (ص فا.) آرام - کنندة آشوب و غوغا.
-
جستوجو در متن
-
آشوبیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) 1 - (مص م .) آشفته کردن . 2 - (مص ل .) آشفته و متغیر شدن . 3 - خشمگین شدن . 4 - فتنه بر پا کردن .
-
افتتان
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - در فتنه افتادن . 2 - مفتون شدن .
-
فساد
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تباه شدن . 2 - متلاشی شدن ، از بین رفتن . 3 - (اِمص .) تباهی ، خرابی . 4 - نابودی . 5 - (اِ.) فتنه ، آشوب . 6 - لهو و لعب . 7 - کینه ، دشمنی .
-
ثوران
فرهنگ فارسی معین
(ثَ وَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - هیجان ، به هیجان آمدن . 2 - برخاستن گرد و غبار. 3 - برپا شدن فتنه .
-
نجوم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (مص ل .)1 - ظاهر شدن ، پدید آمدن . 2 - طلوع کردن ستاره . 3 - پدید آمدن فتنه . 4 - ظهور کردن بدمذهب . 5 - قسط قسط ادا کردن مالیات .