کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فارغ التحصیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فارغ التحصیل
فرهنگ فارسی معین
(رِ غُ تَّ) [ ع . ] (اِفا.)کسی که دورة درس ی معینی را به پایان رسانده باشد.
-
واژههای مشابه
-
فارغ شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - آسوده شدن . 2 - زایمان کردن .
-
فارغ الاکناف
فرهنگ فارسی معین
(رِ غُ لْ اَ) [ ع . ] (ص مر.)1 - محل امن . 2 - آسوده خاطر.
-
جستوجو در متن
-
مهندس
فرهنگ فارسی معین
(مُ هَ دِ) [ معر. ] (اِفا.) دانا به علم هندسه ، عالِم هندسه . 2 - کسی که فارغ التحصیل رشته هایی مانند معماری ، برق و... باشد.