کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غ-درة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غ
فرهنگ فارسی معین
(حر.) بیست و دومین حرف از الفبای فارسی برابر با عدد 1000 در حساب ابجد.
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دَ رِ یا رِّ) [ اوس . ] (اِ.) راه میان دو کوه .
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دَ رَ) (اِ.) شکم ، شکنبه .
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دِ رَ) [ ع . دِرّة ] (اِ.) تازیانه ، شلاق .
-
آسمان دره
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ رُِ) (اِمر.) کاهکشان ، کهکشان .
-
دهان دره
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ رِ)(اِمص .) 1 - گشودن دهان به سبب غلبة خواب یا خماری یا تنبلی . 2 - خمیازه .