کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غير محتمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غیر
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دگرگون گشتن . 2 - (اِمص .) تغییر حال .
-
غیر
فرهنگ فارسی معین
(غَ یا غ یْ) [ ع . ] 1 - (ق .) جز، سوا، مگر. 2 - دیگر. 3 - (ص .) بیگانه . 4 - در تصوف عالم کون که اسم غیریت و سوائیت بر او اطلاق کنند. 5 - جزء پیشین بعضی از کلمه های مرکب که معنای مخالف به کلمه می دهد و معادل پیشوند «نا» است : غیرجایز (ناروا)، غیرعا...
-
جستوجو در متن
-
محتمل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - احتمال داشته شده . 2 - تحمل کرده شده .
-
شاید
فرهنگ فارسی معین
(یَ) (ادات احتمال ، ق . شک و ظن ) محتمل است ، ممکن است ، احتمالاً، محتملاً.
-
آبستن
فرهنگ فارسی معین
(بِ تَ) (ص .) = آبستان : 1 - حامله ، باردار. 2 - پنهان ، پوشیده . ؛~شب ~ است (کن .) وقوع حوادث تازه محتمل است .
-
ذوالوجهین
فرهنگ فارسی معین
(ذُ لْ وَ هَ) [ ع . ] (ص مر.) شعری که محتمل دو معنای مدح و هجو باشد.