کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غواص دودهای حقیقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خوال
فرهنگ فارسی معین
(خا) (اِ.) = خوار: 1 - خوردنی . 2 - دوده ای که برای ساختن مرکب سیاه از دود چراغ گیرند.
-
دوده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ په . ] (اِمر.) 1 - دودمان . 2 - ماده ای سیاه و نرم که از دود مواد نفتی ، حاصل شود.
-
مصطلح
فرهنگ فارسی معین
(مُ طَ لَ) [ ع . ] (اِمف .) اصطلاح شده . واژه ای که بین مردم غیر از معنی حقیقی خود برای موضوع خاصی متداول شده باشد.
-
مرکب
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ کَّ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) ترکیب شده ، آمیخته شده . 2 - ماده ای سیاه رنگ که از دوده و مواد دیگر به دست می آید و از آن برای نوشتن و چاپ استفاده می شود.
-
مجاز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) غیر حقیقت ، استعمال کلمه ای در غیر معنی حقیقی خود به شرط آن که آن معنی از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد.
-
صندوق
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جعبة بزرگ فلزی یا چوبی که کالای نفیس را در آن گذارند. 2 - محل دریافت یا پرداخت پول در بانک یا هر ادارة دیگر. ج . صنادیق . ؛ ~ پست صندوق هایی که در کوچه و خیابان نصب می شود تا مردم پاکت های محتوی نامه را در آن اندازند. ؛ ~ پست...