کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلو
فرهنگ فارسی معین
(غُ لُ وّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) از حد گذشتن . 2 - (اِمص .) تجاوز، مبالغه . 3 - در شعر، بیان اغراق آمیز صفتی که در واقعیت محال و غیرممکن باشد.
-
جستوجو در متن
-
غالی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) 1 - غلو کننده . 2 - گران بها.
-
فتور کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) (عا.) غلو کردن ، سخت از اندازه درگذشتن .
-
غلات
فرهنگ فارسی معین
(غُ) [ ع . غلاة ] (ص .) جِ غالی . 1 - از حد درگذشتگان . 2 - کسانی که در عقاید مذهبی غلو کنند و از حد درگذرند: «علی اللهیه از غلاتند.»