کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلغل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلغل
فرهنگ فارسی معین
(غُ غُ) 1 - حکایت صوت جوشیدن آب و شراب و جز آن ، آواز جوشیدن دیگ . 2 - همهمه و فریاد. 3 - صوت پرندگان مانند بلبل .
-
واژههای همآوا
-
قل قل
فرهنگ فارسی معین
(قُ. قُ) (اِصت .) (عا.) = غل غل : جوش ، صدای ترکیدن حباب های مایع جوشان .
-
قلقل
فرهنگ فارسی معین
(قُ قُ یا قِ قِ) [ ع . ] (ص .) مرد چست سبکروح و ظریف .
-
جستوجو در متن
-
ازیز
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) به جوش آمدن . 2 - (اِ.) غلغل ، صدای جوشیدن دیگ . 3 - بانگ رعد.