کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلط کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غلط افتادن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) اشتباه پیدا شدن ، خطا رخ دادن .
-
غلط غلوط
فرهنگ فارسی معین
( ~. غُ) [ ازع . ] (عا.) 1 - (ص مر.) پر غلط ، بسیار غلط . 2 - (ق مر.) با غلط بسیار.
-
غلط انداز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ) [ ع - فا. ] 1 - (ص فا.) آن چه که دیگران را به اشتباه بیندازد، دارای ظاهر آراسته و پرهیمنه ولی توخالی . 2 - (ص مف .) تیری که به نشانه نرسد.
-
غلط گیری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) تصحیح نوشته یا گفتة کسی .
-
غلط نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) فهرست غلط های کتاب یا رسالة چاپ شده که معمولاً در آخر کتاب افزایند، جدول خطا و صواب .
-
جستوجو در متن
-
لقمه
فرهنگ فارسی معین
(لُ مِ) [ ع . لقمة ] (اِ.) مقدار غذایی که یک بار در دهن گذاشته شود. ؛ ~ گنده تر از دهان برداشتن کنایه از: تقبل کار و تعهد خارج از توان . ؛ ~ را دور سر چرخاندن کنایه از: کار را از راه غلط و پردردسر انجام دادن .
-
منطق
فرهنگ فارسی معین
(مَ طِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - استدلال عاقلانه . 2 - علمی که با به کار بستن اصول و قواعد آن می توان از فکر غلط یا استدلال نادرست پرهیز کرد. 3 - دلیل ، علت . 4 - فکر درست .
-
لاک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - مادة شیمیایی رنگی که زنان برای تزیین به ناخن های بلند خود می زنند. 2 - مایع سفید رنگی که برای پوشاندن روی نوشته ها در غلط گیری به کار می رود. 3 - ماده ای که از ترکیب بعضی از اکسیدهای فلزی با مواد رنگی گیاهی به وجود می آید.