کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غزل
فرهنگ فارسی معین
(غَ زَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) عشق بازی کردن . 2 - حکایت کردن از عشق به زنان . 3 - (اِ.) شعری مرکب از چند بیت که دارای یک وزن بوده و آخر مصراع اول با آخر مصراع های دوم هم قافیه باشد. ؛~ خداحافظی را خواندن کنایه از: مردن ، از دنیا رفتن .
-
غزل
فرهنگ فارسی معین
(غَ زْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) ریسیدن . 2 - (اِ.) رشته ، ریسمان .
-
واژههای مشابه
-
غزل پرداز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) 1 - غزل سرا. 2 - مطرب .
-
غزل سرا
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ) [ ع - فا. ] (ص فا.)1 - غزل - گوی . 2 - مطرب .
-
غزل طراز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . طَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) غزل - گوی .
-
واژههای همآوا
-
قزل
فرهنگ فارسی معین
(قِ زِ) [ تر. ] (اِ.) سرخ ، قرمز.
-
جستوجو در متن
-
بیت الغزل
فرهنگ فارسی معین
( ~. غَ زَ) [ ع . ] (اِمر.) بیت منتخب یک غزل .
-
تغزل
فرهنگ فارسی معین
(تَ غَ زُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) غزل سرایی کردن ، شعری عاشقانه گفتن . 2 - عشق ورزیدن . 3 - (اِمص .) غزل سرایی .
-
مقطع
فرهنگ فارسی معین
(مَ طَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - محل قطع و برش . 2 - آخرین بیت غزل یا قصیده . ج . مقاطع .
-
غزلیات
فرهنگ فارسی معین
(غَ زَ یّ) [ ع . ] (اِ.) جِ غزلیه . در تداول معمولاً در مورد جمع غزل به کار برند.
-
مطلع
فرهنگ فارسی معین
(مَ لَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جای برآمدن آفتاب . ج . مطالع . 2 - نخستین بیت غزل یا قصیده .
-
ستایشگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - محل ستایش . 2 - بخشی از قصیده و غزل که شاعر در آن از نسیب و تشبیب به ستایش ممدوح گریز زند، شریطه ، مخلص . (?(ستایشگر ( ~. گَ) (ص فا.) ستایش کننده ، ستاینده ، کسی که دیگری را بستاید.