کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرفه
فرهنگ فارسی معین
(غُ فِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بالاخانه ، بام . 2 - اتاق یا قسمتی مجزا از یک سالن .
-
واژههای همآوا
-
قرفه
فرهنگ فارسی معین
(قِ فَ یا فِ) [ ع . قرفة ] (اِ.) 1 - پوست درخت و جز آن . 2 - پوست درختی است شبیه به دارچین ، دارچین .
-
جستوجو در متن
-
سه ایوان دماغ
فرهنگ فارسی معین
(س . اِ نِ دِ) (اِمر.) محل فکر، محل خیال و محل حفظ ؛ سه غرفة دماغ ، سه غرفة مغز.
-
تابوک
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (اِ.) بالاخانة کوچک ، غرفه .
-
کعبه
فرهنگ فارسی معین
(کَ بِ) [ ع . کعبة ] (اِ.) 1 - هر خانة چهارگوشه ، غرفه . 2 - خانه خدا، بیت الحرام .
-
مشربه
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَ یا رُ بَ یا بِ) [ ع . مشربة ] (اِ.) 1 - زمین نرمی که در آن همیشه گیاه باشد. 2 - غرفه ای که در آن آشامیدنی صرف کنند. 3 - پیش دالان . 4 - یک مشت آب . 5 - آبخور پر جوی و یا عام است . ج . مشارب .