کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرغره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرغره
فرهنگ فارسی معین
(غَ غَ رِ)(اِ.) = قرقره :چرخی که ریسمان دور آن پیچیده می شود برای بالا کشیدن چیزی .
-
غرغره
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) خِرخِره ، گلو، نای گلو.
-
غرغره
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (مص ل .) آب یا مایع شستشو دهندة دهان را در گلو گردانیدن .
-
واژههای همآوا
-
قرقره
فرهنگ فارسی معین
(قِ قِ رِ) (اِ.) نک غرغره .
-
قرقره
فرهنگ فارسی معین
(قَ قَ رِ) (اِ.) نک غرغره .
-
جستوجو در متن
-
قرقره
فرهنگ فارسی معین
(قِ قِ رِ) (اِ.) نک غرغره .
-
قرقره
فرهنگ فارسی معین
(قَ قَ رِ) (اِ.) نک غرغره .
-
آسمان غرنبه
فرهنگ فارسی معین
( ~. غُ رُ بِ) (اِمر.) (عا.) = آسمان غرغره . آسمان غرش : رعد، تندر.