کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غایت
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . غایة ] (اِ.) 1 - پایان ، نهایت . 2 - مقصد، مقصود. ؛ ~ مطلوب نهایت آرزو، تمامی مطلوب .
-
واژههای همآوا
-
غایط
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . غائط ] (اِ.) 1 - زمین پست . 2 - مدفوع انسان .
-
جستوجو در متن
-
چاوله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) گل صدبرگ که به غایت رنگین است .
-
فروقه
فرهنگ فارسی معین
(فُ قَ یا ق ) (ص .) به غایت ترسنده و جبان .
-
غایات
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) جِ غایت . پایان ، نهایت ها.
-
غایی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص نسب .) منسوب به غایت ، نهایی .
-
پروز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) = فریز. فرزد. فروزد: نوعی از سبزه در غایت سبزی و طراوت ، مرغ .
-
تخت شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - هموار شدن . 2 - به غایت نشئه شدن .
-
مقبول طلعت
فرهنگ فارسی معین
( ~. طَ عَ) [ ع . ] (ص مر.)زیبارو، به غایت زیبا.
-
ابواسحاقی
فرهنگ فارسی معین
(اَ اِ) (ص نسب .) 1 - منسوب به ابواسحاق . 2 - نوعی فیروزه به غایت رنگین و صافی و شفاف .
-
اندیویدوالیسم
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ فر. ] (اِمص .) اصالت فرد، فردگرایی ؛ نظریه ای که کامروایی فردی را غایت عمل اجتماعی و زندگی می شمارد.
-
سکسکی
فرهنگ فارسی معین
(سُ سُ) (اِ.) زحمتی که انسان را در غایت ضعف پیدا شود و آن تپش دل است که به اندک جنبشی و حرکتی ایجاد گردد.
-
شار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = شاره : پارچه ای به غایت نازک و رنگین که بیشتر زنان از آن لباس می کردند و نیز جامة فانوس می ساختند.