کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غارت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لاش کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) غارت کردن ، یغما کردن .
-
لاشیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ)(مص م .)غارت کردن ، تاراج کردن .
-
چاپیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ تُر - فا. ] (مص م .) غارت کردن ، تاراج کردن .
-
اغاره
فرهنگ فارسی معین
(اِ رِ یا رَ) [ ع . اغارة ] (مص م .) تاراج کردن ، غارت کردن .
-
نهاب
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (مص م .) غارت کردن .
-
اذابه
فرهنگ فارسی معین
(اِ بِ یا بَ) [ ع . اذابة ] (مص م .) 1 - آب کردن ، ذوب کردن ، گداختن . 2 - غارت کردن . 3 - نیکو کردن کار خود را.
-
تاراج
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - غارت ، چپاول . 2 - یغما کردن .
-
تاختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - تند رفتن ، دویدن . 2 - هجوم کردن . 3 - غارت کردن .
-
استعمار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) آبادانی خواستن . 2 - (اِمص .) آباد کردن کشور به ظاهر و غارت و چپاول آن در نهان .
-
تاخت
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - دویدن اسب . 2 - دو، دویدن . 3 - حمله کردن ، هجوم آوردن . ؛ ~ و تالان تاخت و تاز و غارت .
-
مناهبت
فرهنگ فارسی معین
(مَ هَ بَ) [ ع . مناهبة ] (مص ل .) 1 - برابر هم دویدن در مسابقه . 2 - غارت کردن .