کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عکس کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عکس العمل
فرهنگ فارسی معین
(عَ سُ لْ عَ مَ) [ ع . ] (اِمر.) واکنش .
-
جستوجو در متن
-
رتوش
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) دستکاری عکس و فیلم برای زیباتر کردن آن ، پرداخت (فره ).
-
آگراندیسمان
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِمص .) 1 - فرآیند بزرگ کردن عکس به وسیلة دستگاه مخصوصی در عکاسی . 2 - (عا.) بزرگ نمایی ، شاخ و برگ دادن به مطالب .
-
ثواب
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مزد، پاداش . 2 - احسان . ؛ ~ کردن و کباب شدن عمل نیک شخص با سوءظن و عکس العمل ناخوشایند مواجه شدن .
-
مونتاژ
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - در کنار هم گذاشتن و به هم چسباندن فیلم ها یا عکس ها و... برای بوجود آوردن یک مجموعه . 2 - سوار کردن و به هم بستن قطعات یک دستگاه یا ماشین .