کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَفُوٌّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عفو
فرهنگ فارسی معین
(عَ فْ وْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بخشودن ، گذشت کردن . 2 - (اِمص .) بخشایش ، گذشت .
-
واژههای همآوا
-
عفو
فرهنگ فارسی معین
(عَ فْ وْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بخشودن ، گذشت کردن . 2 - (اِمص .) بخشایش ، گذشت .
-
جستوجو در متن
-
معاف
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) بخشیده شده ، عفو کرده شده .
-
بخشایش
فرهنگ فارسی معین
(بَ یِ) [ په . ] (اِمص .) درگذشتن . عفو کردن .
-
درگذاشتن
فرهنگ فارسی معین
(دَ. گُ تَ) (مص م .) بخشیدن ، عفو کردن .
-
عافی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) عفو کننده . ج . عفات .
-
کرامت فرمودن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . فَ دَ) (مص ل .) بخشیدن ، عفو کردن .
-
گذشت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص م .) عفو کردن ، بخشیدن .
-
بخشاینده
فرهنگ فارسی معین
(بَ یَ دِ) (ص فا.) عفو کننده ، رحم کننده .
-
بخشیدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ دَ) [ په . ] (مص م .) 1 - عطا کردن . 2 - عفو کردن .
-
بخشیده
فرهنگ فارسی معین
(بَ دِ) (ص مف .) 1 - عطا شده . 2 - عفو شده .
-
فروگذاشت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ) (مص مر.) 1 - غفلت ، اهمال ، کوتاهی . 2 - عفو، گذشت .
-
رحمت
فرهنگ فارسی معین
(رَ مَ) [ ع . رحمة ] (اِمص .) 1 - مهربانی ، دلسوزی . 2 - بخشایش ، عفو.