کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی السواء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آمر علی
فرهنگ فارسی معین
(مِ عَ) (اِمر.) آدم فضول که مدام دستور می دهد.
-
علی حده
فرهنگ فارسی معین
(عَ لا. حِ دَ) (ق مر.) گرفته شده از عربی به معنای جداگانه .
-
علی البدل
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ لْ بَ دَ) [ ازع . ] (ص مر.) کسی که در کمیته یا هیأتی جانشین دیگری گردد، جانشین .
-
علی الحساب
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ لْ. حِ) [ ازع . ] (ق مر.) به صورت بخشی از پرداخت یا دریافت بدهی ، مزد و مانند.
-
علی الخصوص
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ) [ ازع . ] (ق مر.) به ویژه ، مخصوصاً.
-
علی الدوام
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ. دَُ) [ ازع . ] (ق مر.) همیشه ، پیوسته .
-
علی السویه
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَُ یَ) [ ازع . ] (ق مر.) 1 - مساوی ، برابر. 2 - بی تفاوت .
-
علی الطلوع
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ لْ طُ) (ق .) برگرفته شده از عربی : سپیده دم .
-
نقل علی
فرهنگ فارسی معین
(نَ. عَ) (اِ.) (عا.) 1 - روستایی چشم و گوش بسته و جاهل به آداب و رسوم شهرنشینی و معاشرت . 2 - سرباز دهاتی .
-
علی الظاهر
فرهنگ فارسی معین
( ~. هِ) [ ازع . ] (ق مر.) برحسب ظاهر، به صورت .
-
علی القاعده
فرهنگ فارسی معین
( ~. عِ دِ) [ ع . ] (ق مر.) بر - حسب ماعِده .
-
علی الله
فرهنگ فارسی معین
( ~. لا) (ق مر.) گرفته شده از عربی به معنای 1 - پناه بر خدا، توکل به خدا. 2 - (عا.) هرچه باداباد.
-
علی اللهی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) فرقه ای که خدا را با نام علی خواند.
-
علی رغم
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ) (ق مر.) گرفته شده از عربی به معنای برخلاف ، به ناخواست .
-
علی هذا
فرهنگ فارسی معین
(عَ لا ها) [ ع . ] (ق مر.) از آن رو، بنابراین .