کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علف خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علف خرس
فرهنگ فارسی معین
( ~ خِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) گیاهی است خاردار، بوتة آن بزرگ و دارای برگ های بریده .
-
علف چر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ) [ ع - فا. ] 1 - (ص فا.) علف - خوار. 2 - (اِ.) مقداری علف که جهت دسته ای از ستور صرف شود. 3 - مرتع .
-
جستوجو در متن
-
کوخ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خانه ای که از علف و نی و چوب ساخته شود.
-
کریج
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) کومه ، خانه ای که از نی و علف درست کنند. کُریز و کریجه نیز گویند.
-
نسر
فرهنگ فارسی معین
(نَ سَ) (اِ.) 1 - خانة پشت به آفتاب ، قسمت جنوبی حیاط . 2 - خانه مانندی که در سایة کوه از چوب و علف سازند.