کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علت عالم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علت آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . وَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - عذر خواستن . 2 - کاهلی کردن .
-
جستوجو در متن
-
لاهوت
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) عالم غیب ، عالم الهی ، جهان مینوی .
-
عالم
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ ع . ] (اِفا.) دانا، دانشمند.
-
ناسوت
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) طبیعت ، عالم مادی .
-
عالم
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دنیا، هستی . 2 - موجودات . 3 - (عا.) نمادی برای بزرگی ، عظمت . 4 - حیطه ، محدوده ؛ عالم هنر، عالم مستی . 5 - حالت ، وضعیت . 6 - هر کدام از دو جهان فانی و باقی ، هر کدام از دنیا و آخرت . ؛ ~ و آدم کنایه از: همة مردم .
-
پر بودن
فرهنگ فارسی معین
(پُ. دَ) (ص .) 1 - ارزشمند بودن . 2 - (عا.) عالم ، بامعلومات .
-
جهان
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ په . ] (اِ.) 1 - عالم ، دنیا. 2 - زمین .
-
دانا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص فا.) عالم ، دانشمند. ج . دانایان .
-
دانشمند
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) (ص مر.) = دانشومند: عالم ، دانا.
-
دانشومند
فرهنگ فارسی معین
(نِ مَ) (ص مر.) دانشمند، عالم ، دانا، دانشور.
-
روانشناس
فرهنگ فارسی معین
( ~. ش ) (ص فا.) عالم به علم روانشناسی .
-
عالمین
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] (اِ.)جِ عالم ؛ جهان ها، گیتی ها.
-
هپروت
فرهنگ فارسی معین
(هَ پَ) (اِ.) (عا.) عالم وهم و خیال .
-
فقیه
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ ع . ] (ص .) عالم به احکام شرع .