کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علت سرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علت آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . وَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - عذر خواستن . 2 - کاهلی کردن .
-
جستوجو در متن
-
آلا
فرهنگ فارسی معین
(ص .) سرخ ، سرخ نیمرنگ .
-
سر
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص .) سرخ ، سرخ رنگ .
-
لال
فرهنگ فارسی معین
1 - (ص .) سرخ ، سرخ رنگ . 2 - (اِ.) لعل .
-
آل
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] 1 - (ص .) سرخ ، سرخ کم رنگ . 2 - ( اِ.) نام درختی که از ریشة آن رنگی سرخ می گیرند و جامه باآن به رنگ سرخ درمی آورند.
-
حمرت
فرهنگ فارسی معین
(حُ رَ) [ ع . حمرة ] 1 - (اِمص .) سرخی ، قرمزی . 2 - (اِ.) رنگ سرخ ، قرمز. 3 - نوعی آماس در بدن ، باد سرخ ، سرخ باد.
-
مفرغ
فرهنگ فارسی معین
(مِ رَ) (اِ.) ترکیبی است از مس و روی به رنگ های مختلف سرخ ، سرخ کم رنگ و نارنجی ، زودتر از مس ذوب می شود و در مجسمه سازی و ساختن ادوات دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.
-
سوری
فرهنگ فارسی معین
1 - (اِ.)گل سرخ ، گل محمدی . 2 - شراب سرخ .
-
گلگون
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) سرخ رنگ ، به رنگ گل سرخ .
-
حمر
فرهنگ فارسی معین
(حُ) [ ع . ] (ص . اِ.) ج . احمر. 1 - سرخ ها. 2 - سرخرویان . 3 - سرخ پوستان .
-
سهر
فرهنگ فارسی معین
(سُ یا س ) 1 - (ص .) سرخ . 2 - (اِ.) گاو، گاو سرخ رنگ .
-
اشقر
فرهنگ فارسی معین
(اَ قَ) [ ع . ] (ص .) 1 - سرخ موی . 2 - اسبی که یال و دم آن سرخ باشد.
-
بور
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص .) 1 - سرخ کم رنگ . 2 - اسب سرخ . 3 - کسی که از عهده انجام کار برنیامده و شرمنده شده باشد.
-
شاتوبریان
فرهنگ فارسی معین
(تُ بِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی غذا به صورت برش ضخیمی از فیلة گاو سرخ شده به همراه سیب زمینی سرخ کرده .