کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علاوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علاوه
فرهنگ فارسی معین
(عِ یا عَ وِ) [ ع . علاوة ] (اِ.) سرباری ، مازاد، اضافه .
-
علاوه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) اضافه کردن ، افزودن .
-
جستوجو در متن
-
دیگر
فرهنگ فارسی معین
(گَ) 1 - (ق .) علاوه بر این ، باز. 2 - (ص .) شخص یا چیزی علاوه بر شخص و چیزی که پیشتر بیان کرده اند، غیر.
-
بر سری
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ)(حر اض .)علاوه بر، اضافه بر.
-
شصت
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.)پنجاه به علاوة ده (60)، شش ده تا.
-
وانگاه
فرهنگ فارسی معین
(ق .) 1 - و آن زمان . 2 - به علاوه ، وانگهی .
-
بلکه
فرهنگ فارسی معین
(بَ کِ) (ق .) 1 - شاید. 2 - به علاوه . 3 - باشد که . 4 - برخلاف ، برعکس .
-
چهارده
فرهنگ فارسی معین
(چَ یا چِ دَ) (اِ.) عدد اصلی بین سیزده و پانزده ، ده به علاوة چهار.
-
نوزده
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ په . ] (اِ.) عدد نه به علاوة ده ، عدد اصلی بین هیجده و بیست ، (19).
-
مردف
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .) شعری که علاوه بر قافیه ، ردیف هم داشته باشد.
-
مضافاً
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَن ) [ ع . ] (ق .) به علاوه ، از این گذشته ، باافزودن این مطلب .
-
رتاتیو
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) ماشین چاپ سریع که علاوه بر چاپ ، برش کاغذ و دسته کردن آن را نیز خود انجام می دهد و معمولاً با بوبین (قرقره ) کار می کند.
-
سیزده
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ په . ] (اِمر.) دوازده به علاوة یک (13). ؛~ به در روز سیزدهم فروردین . می گویند نحس است و باید به دشت و صحرا رفت و نحسی آن را به در کرد.
-
نورعلی نور
فرهنگ فارسی معین
(عَ لا) [ ع . ] (اِمر.)1 - روشنایی بر روشنایی . 2 - (کن .) دارای مزیتی علاوه بر مزیت سابق .