کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقوبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقوبت
فرهنگ فارسی معین
(عُ بَ) [ ع . عقوبة ] (اِ.) کیفر، شکنجه .
-
جستوجو در متن
-
تنکیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) عقوبت کردن .
-
نقمت
فرهنگ فارسی معین
(نِ مَ) [ ع . نقمة ] (اِمص .) عقوبت ، عذاب .
-
مناوبت
فرهنگ فارسی معین
(مُ وِ بَ) [ ع . مناوبة ] 1 - (مص م .) چیزی را نوبتی کردن . 2 - عقوبت کردن .
-
منتقم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ قِ) [ ع . ] (اِ فا.) انتقام کشنده ، عقوبت کننده .
-
نکال
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (اِ.)1 - عقوبت ، عذاب . 2 - اشتهار به فضیحت و رسوایی .
-
نکال کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) عقوبت کردن ، عذاب کردن .
-
مثله کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - گوش هاوبینی کسی را بریدن . 2 - شکنجه دادن ، عقوبت کردن .