کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عقب افتاده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اُ دِ) [ ع - فا. ] (ص مف .) 1 - کسی که در انجام کار یا کسب دانش از دیگران عقب تر باشد. 2 - ناقص ، معلول .
-
عقب مانده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دِ) [ ع - فا. ] (ص مف .) نک عقب افتاده .
-
عقب گرد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (مص مر.) 1 - برگشت به عقب و آن چنان است که شخص روی پنجة پای چپ نیم دایره به سمت چپ بچرخد و سپس پای راست را به پای چپ بپیوندد. 2 - به قهقرا برگشتن .
-
جستوجو در متن
-
فراز کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کِ دَ) (مص م .) 1 - پیش کشیدن ، به سوی خود کشیدن . 2 - بیرون کشیدن .
-
زه کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ یا کِ دَ) (مص ل .) 1 - کشیدن زه کمان . 2 - (مص م .) (عا.) سخت شدن جراحت ، تیر کشیدن عضلات .
-
فراکشیدن
فرهنگ فارسی معین
(فَ. کَ یا کِ دَ) (مص م .) 1 - پیش کشیدن ، به سوی خود کشیدن . 2 - بالا کشیدن .
-
بار کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(کِ دَ) (مص ل .) ناز خریدن ، ناز کشیدن .
-
تنور
فرهنگ فارسی معین
(تَ نُّ) [ ع . ] (مص م .) نوره کشیدن ، واجبی کشیدن .
-
جر
فرهنگ فارسی معین
(جَ رّ) [ ع . ] (مص م .) کشیدن ، فرو کشیدن .
-
مقاسات
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . مقاساة ] (مص ل .) رنج کشیدن ، سختی کشیدن .
-
فره کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(فَ رَ. کِ دَ) (مص ل .) چاپلوسی کردن ، منّت کشیدن .
-
فروهیختن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) (مص م .) = فروهختن : فرو کشیدن ، رو به پایین کشیدن .
-
کنار کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) دست از کاری کشیدن .
-
محنت کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) رنج بردن ، زحمت کشیدن .