کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقاب
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . ] 1 - (مص م .)کیفر دادن ، شکنجه دادن . 2 - (اِمص .) شکنجه ، عذاب .
-
عقاب
فرهنگ فارسی معین
( عُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پرنده ای است شکاری با جثه ای بزرگ دارای منقاری خمیده ،چشم هایی تیزبین و چنگال هایی نیر ومند. 2 - صورت فلکی بزرگی در آسمان استوا و در کهکشان راه شیری به شکل لوزی نسبتاً بزرگی که روشن ترین ستارة آن نَسر طایر نام دارد.
-
جستوجو در متن
-
عقابین
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ یا بِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تثنیه عقاب ؛ دو عقاب . 2 - دو قطعه چوب که گناهکار را بر آن می بستند و تازیانه می زدند.
-
انوق
فرهنگ فارسی معین
(اَ نُ) [ ع . ] (اِ.) عقاب .
-
آله
فرهنگ فارسی معین
(لُ) ( اِ.) 1 - عقاب ، شاهین . آلوه و آلغ نیز گویند.
-
له
فرهنگ فارسی معین
(لُ) (اِ.) = آله . آلوه . اله : عقاب .
-
دال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - عقاب . 2 - مرغی لاشخور از نوع کرکس .
-
شاهین
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - از پرندگان شکاری شبیه به عقاب . 2 - زبانة ترازو.
-
نسر طائر
فرهنگ فارسی معین
(نَ ر ئ ) [ ع . ] (اِمر.) یکی از ستاره های قدر اول صورت فلکی عقاب .
-
کرکسان فلک
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ نِ فَ لَ) (اِمر.) دو ستارة نسر واقع در صورت فلکی شلیاق یا چنگ رومی و نسر طایر در صورت فلکی عقاب .