کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرض دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عارضی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) عرض دادن لشکر، لشکرنویسی .
-
قصه برداشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) عرض حال دادن ، دادخواهی نمودن .
-
پیشگو
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) 1 - کسی که رویدادی را پیش از روی دادن می گوید. 2 - کسی که حرف مردم را به عرض شاهان و بزرگان می رساند.
-
کله
فرهنگ فارسی معین
(کَ لَّ یا لُِ) (اِ.) 1 - سر، رأس (اعم از انسان یا حیوان ). 2 - هر چیز گرد. 3 - هوش ، عقل . 4 - جمجمه (جانوری ). 5 - ویژگی آجری که از عرض چیده شده باشد ؛ ~ی کسی بوی قرمه سبزی دادن کنایه از: توقعات و انتظارات فزون تر از حد خود در سر پروراندن ، داخل ...