کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عذر
فرهنگ فارسی معین
(عُ ذْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پوزش خواستن . 2 - (اِ.) بهانه ، بهانه ای ک ه هنگام پوزش خواهی آورده می شود. 3 - (عا.) عادت ماهانه ، رگل .
-
واژههای مشابه
-
عذر نهادن
فرهنگ فارسی معین
(عُ. نَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) عذر پذیرفتن .
-
واژههای همآوا
-
آذر
فرهنگ فارسی معین
(ذَ) [ په . ] ( اِ.) 1 - آتش . 2 - ماه نهم از سال شمسی . 3 - روز نهم از هر ماه شمسی . 4 - نام ایزدی .
-
جستوجو در متن
-
اعذار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) عذر آوردن . 2 - پوزش خواستن . 3 - (اِمص .) پوزش ، عذر.
-
تعذیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) عذر آوردن .
-
گردن خاریدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (مص ل .) عذر آوردن ، بهانه آوردن .
-
معتذر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ذِ) [ ع . ] (اِفا.) عذر آورنده .
-
پوزش
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمص .)1 - عذرخواهی ، معذرت - خواهی . 2 - عذر، معذرت .
-
علت آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . وَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - عذر خواستن . 2 - کاهلی کردن .
-
معذرت
فرهنگ فارسی معین
(مَ ذِ یا ذَ رَ) [ ع . ] (اِمص .) عذر - خواهی ، پوزش .
-
ابلاء
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - عذر خود را بیان کردن . 2 - سوگند خوردن . 3 - ادا کردن . 4 - پذیرفتن .
-
بهانه
فرهنگ فارسی معین
(بَ نِ) [ په . ] ( اِ.) 1 - عذر نابجا. 2 - بازخواست . 3 - سبب ، باعث .