کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عدد دِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گنده
فرهنگ فارسی معین
(گُ دَ یا دِ) (اِ.) 1 - گلوله ای که از خمیر به جهت یک عدد نان درست کنند؛ چانة خمیر. 2 - (ص .) مدور، گرد. 3 - کوفتة بزرگی که از گوشت سازند و در شله پلو و آتش اندازند. 4 - گرهی که از بدن برآید و درد نکند؛ ثؤلول ، آژخ . 5 - تختة کفشگران .
-
اندکس
فرهنگ فارسی معین
(اَ دِ) [ فر. ] ( اِ.) = ایندکس : 1 - سبابه ، انگشت شهادت ، انگشتی (چاپ ). 2 - فهرست الفبایی نام ها و موضوع ها و عنوان ها و غیره که معمولاً در آخر کتاب می آید. (فره ). 2 - عدد یا علامتی که در سمت چپ یا راست و در بالا یا پایین عضوی از یک مجموعه یا ج...