کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عادی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شیر
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - پستانداری است وحشی و گوشت خوار از راستة گربه سانان که بسیار نیرومند و چابک است . نر آن یال دارد. 2 - (عا.) موفق ، پیروز. ؛ ~ بچه کنایه از آن که با وجود جوانی بسیار شجاع و دلیر است . ؛~ کردن کسی برانگیختن آن کس ، تشجیع و تحریک ...
-
ثبت املاک
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ اَ)(اِمر.)ثبت کردن مشخصات ملک ها و آن بر دو قسم است : ؛~ عادی ، ثبت ملکی که به موجب درخواست مالک در نقطه ای از کشور که ثبت املاک اجباری است ، به عمل آید. ؛ ~ عمومی ثبت ملکی که به موجب اظهارنامة ادارة ثبت و دعوت از مالک در نقطه ای از کشور که ث...