کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاجز کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پی کردن
فرهنگ فارسی معین
(پِ. کَ دَ) (مص م .) رگ و پی پا را قطع کردن ، عاجز کردن .
-
پیل افکندن
فرهنگ فارسی معین
(اَ کَ دَ) (مص م .) 1 - کنایه از: عاجز کردن . 2 - ترک غرور کردن .
-
پنبه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) 1 - (مص ل .) گریختن . 2 - (مص م .) پراکنده ساختن . 3 - خاموش کردن . 4 - منکر شدن . 5 - عاجز گردانیدن .