کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظلف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظلف
فرهنگ فارسی معین
(ظِ لْ) [ ع . ] (اِ.) سم شکافته مانند سم گاو و گوسفند و بز به خلاف اسب و خر و استر که آن ها را حافره گویند.
-
واژههای همآوا
-
زلف
فرهنگ فارسی معین
(زُ لْ) (اِ.) گیسو، موی سر.
-
زلف
فرهنگ فارسی معین
(زُ لَ) [ ع . ] (اِ.) ج . زُلúفَة ؛ پاره ای از شب ، اول شب .
-
جستوجو در متن
-
ظلوف
فرهنگ فارسی معین
(ظُ) [ ع . ] (اِ.) جِ ظلف ؛ سم های شکافته .
-
کفشک
فرهنگ فارسی معین
(کَ شَ) (اِ مصغ .) 1 - کفش کوچک . 2 - سم شکافدار مانند سم گاو و گوسفند، ظلف ؛ مق . سم ، حافر.