کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظروف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظروف
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) جِ ظرف ؛ آوندها.
-
ظروف
فرهنگ فارسی معین
(ظُ) [ ع . ] (ص . اِ.) جِ ظریف .
-
جستوجو در متن
-
آستیم
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) دهانة ظروف .
-
روی گر
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص ) 1 - کسی که ظروف رویین می سازد. 2 - کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند.
-
فرفوری
فرهنگ فارسی معین
(فُ) (اِ.) (ص نسب .) 1 - چینی (ظروف ). 2 - ظروف چینی ژاپن (خصوصاً).
-
بندزن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ) (ص فا.) آن که ظروف شکسته را پیوند می زد.
-
روی
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) فلزی خاکستری رنگ که از آن در ساختن ظروف استفاده می کنند.
-
سفالگر
فرهنگ فارسی معین
(سُ گَ) (ص فا.) کسی که ظروف سفالین سازد.
-
ارزیز
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) فلزی است نرم و نقره ای رنگ و قابل تورق ، از آن برای سفید کردن ظروف مسی استفاده می کنند.
-
پزاوه
فرهنگ فارسی معین
(پَ وَ) (اِ.) کوره که در آن ظروف سفالین و آجر و آهک را حرارت دهند.
-
کاسه گر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) (ص .) 1 - کسی که ظروف سفالی درست می کند.2 - نام یکی از آهنگ های موسیقی .
-
کلال
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (ص فا.) کوزه گر، کسی که ظروف سفالی می سازد.
-
آب بند
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص . اِمر.) 1 - سَّد. 2 - کسی که ماست و پنیر و مانند آن را درست می کند. 3 - کسی که تَرَک ظروف شکسته را می گرفت .
-
بوفه
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ فر. ] ( اِ.)1 - قفسة ظروف ، چینی جا (فره ). 2 - محل فروش نوشابه و خوراکی در مکان های عمومی .