کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طل
فرهنگ فارسی معین
(طَ لّ) [ ع . ] (اِ.) باران ریز و نرم . ج . طلال .
-
واژههای همآوا
-
تل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) پسر امرد مزلف و مضخم ، تگل .
-
تل
فرهنگ فارسی معین
(تَ لّ) [ ع . ] (اِ.) پشته ، تپة بلند. ج . تلال .
-
جستوجو در متن
-
طلال
فرهنگ فارسی معین
(طِ) [ ع . ] (اِ.) جِ طل ؛ باران های ریز.
-
طلال
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ازع . ] (اِ.) جِ طل ؛ جاهای خراب .