کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طعمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طعمه
فرهنگ فارسی معین
(طُ مَ) (اِ.) خوردنی ، خوراک .
-
واژههای همآوا
-
طامح
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (ص .) 1 - زن نافرمان . 2 - زن چشم چران . 3 - خوب و عالی از هر چیز.
-
طامه
فرهنگ فارسی معین
(مِّ) [ ع . طامة ] (اِ.) 1 - بلای بزرگ . 2 - روز قیامت .
-
جستوجو در متن
-
چشته
فرهنگ فارسی معین
(چَ یاچِ تِ) (اِمر.) 1 - چاشت . 2 - طعمه .
-
مسته
فرهنگ فارسی معین
(مُ تِ) (اِ.) 1 - طعمة جانوران شکاری . 2 - غم و اندوه .
-
مژک
فرهنگ فارسی معین
(مُ ژَ) (اِ.) زواید سیتوپلاسمی که تعداد بسیاری از جانوران یک سلولی حول بدن خود دارند و به وسیلة حرکت این مژک ها جابه جا می شوند و یا طعمة خود را صید می کنند.