کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبق بند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طبق بند
فرهنگ فارسی معین
(طَ. بَ) [ معر - فا. ] (ص مر.) چینی بندزن .
-
واژههای مشابه
-
طبق زدن
فرهنگ فارسی معین
(طَ بَ. زَ دَ) [ معر - فا. ] مالیدن دو زن شرم خود را به یکدیگر ؛ سحق ، مساحقه .
-
جستوجو در متن
-
آویزه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) ( اِ.) بند ناف .
-
باژرنگ
فرهنگ فارسی معین
(رَ) ( اِ.) = بازرنگ : 1 - پستان بند زنان . 2 - سینه بند کودکان .
-
پستان بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) سینه بند، کرست .
-
پنچه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) پیشانی بند، عصابه .
-
زه بند
فرهنگ فارسی معین
(زِ بَ) (اِمر.) نوعی گردن بند.
-
لثام
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دهان بند. 2 - نقاب ، روی بند.
-
ترکیب بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) [ ع - فا. ] (اِمر.) شعری است دارای چند بند در یک بحر که هر بند دارای قافیه ای جداگانه باشد و در آخر هر بند یک بیت آورده می شود که برخلاف ترجیع بند، تکراری نیست .
-
بند انداختن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. اَ تِ) (مص م .) برچیدن موی چهرة زنان به وسیلة بند.
-
سینه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند؛ پستان بند، کُرسِت .
-
مقید
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ یَّ) [ ع . ] (اِمف .) بند شده ، در قید و بند، بسته .
-
ترجیع بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) شعری دارای چند بند با یک وزن واحد که هر بند با قافیة تازه شروع شود، و یک بیت در میان بندها عیناً تکرار شود.