کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طایر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طایر
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . طائره ] (اِفا.) 1 - پرواز کننده ، پرنده . 2 - مرغ ، ج . طیور.
-
واژههای همآوا
-
تایر
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ انگ . ] (اِ.) = طایر: لاستیک رویی چرخ وسایل نقلیه .
-
جستوجو در متن
-
تایر
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ انگ . ] (اِ.) = طایر: لاستیک رویی چرخ وسایل نقلیه .
-
طیر
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پریدن . 2 - ج . طایر؛ پرندگان .
-
کرکسان فلک
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ نِ فَ لَ) (اِمر.) دو ستارة نسر واقع در صورت فلکی شلیاق یا چنگ رومی و نسر طایر در صورت فلکی عقاب .
-
عقاب
فرهنگ فارسی معین
( عُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پرنده ای است شکاری با جثه ای بزرگ دارای منقاری خمیده ،چشم هایی تیزبین و چنگال هایی نیر ومند. 2 - صورت فلکی بزرگی در آسمان استوا و در کهکشان راه شیری به شکل لوزی نسبتاً بزرگی که روشن ترین ستارة آن نَسر طایر نام دارد.