کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاس بازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
طاس پلو
فرهنگ فارسی معین
(پُ لُ) (اِمر.) قسمی پلو. طرز تهیة آن چنین است که گوشت را ریزه ریزه کرده با دنبه و پیاز و قدری روغن هم داغ کرده در میان باطیة نازک گذارده ، سرش را بسته و در وقت چلو دم کردن باطیه را ته دیگ گذارند و با ادویه دم کنند و اگر بخواهند، در موسم هر ترشی از آ...
-
طاس کباب
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِمر.) نوعی خوراک و آن کبابی است که در طاس (ظرف مسی ) پخته شود و سیب زمینی ، به ، هویج ، آلو و سبزی های دیگر هم در آن داخل کنند و آن انواع مختلف دارد.
-
جستوجو در متن
-
کعبتین
فرهنگ فارسی معین
(کَ بَ تَ) [ ع . ] (اِ.) تثنیة کعب به معنای دو طاس بازی نرد.
-
کعب
فرهنگ فارسی معین
(کَ عْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بند استخوان ، پاشنه پا. 2 - ریشة سوم هر عدد. ج . کعاب . 3 - طاس - بازی نرد.
-
نرد
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ په . ] (اِ.) نوعی بازی مانند شطرنج که ابزار آن یک صفحة چوبی به همراه 15 مهرة سیاه و 15 مهرة سفید و دو طاس می باشد.
-
دویک
فرهنگ فارسی معین
(دُ یَ) (اِمر.) 1 - کنایه از: دم آخر مردن . 2 - بحر سوم از هفده بحر اصول موسیقی . 3 - نشان دادن هر یک از دو طاس یک خال را در بازی تخته نرد.