کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضمیر
فرهنگ فارسی معین
(ضَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - باطن انسان ، اندرون دل . 2 - اندیشة نهفته ، راز. 3 - کلمه ای که جانشین اسم می شود.
-
واژههای همآوا
-
زمیر
فرهنگ فارسی معین
(زَ) [ ع . ] (ص .) کوتاه قد.
-
جستوجو در متن
-
من
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ضم .) ضمیر اول شخص مفرد.
-
ما
فرهنگ فارسی معین
(ضم .) ضمیر اوُل شخص جمع .
-
وی
فرهنگ فارسی معین
(وَ یا وِ) ضمیر منفصل سوم شخص مفرد: اوی ، او.
-
کی
فرهنگ فارسی معین
(ق . ادات استفهام ، ضمیر استفهامی ) که ¿ چه کس ¿
-
آن
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ضم .) ضمیر اشاره برای دور. مق این .
-
او
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ضم .) ضمیر منفصل ، سوم شخص مفرد، اوی ، وی .
-
اینان
فرهنگ فارسی معین
(ضم .) جِ این ؛ ضمیر اشاره برای اشخاص نزدیک . مق . آنان .
-
ضمایر
فرهنگ فارسی معین
(ضَ یِ) [ ع . ضمائر ] (اِ.) جِ ضمیر.
-
تو
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ په . ] (ضم .) ضمیر شخصی منفصل دوم شخص مفرد.
-
ایشان
فرهنگ فارسی معین
(ضم .) ضمیر شخصی ، منفصل (جمع ذوی العقول ). الف - فاعلی : ایشان گفتند، ایشان رفتند. ب - اضافی : کتاب ایشان ، خانة ایشان .
-
این
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص . ضم .) 1 - ضمیر اشاره برای نزدیک . مق . آن . 2 - مورد اشاره یا گفتگو: این کار درست نیست .