کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمانت کننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ضمانت نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ یا مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) سندی که به موجب آن شخصی شخص دیگر را ضمانت می کند.
-
جستوجو در متن
-
ضامن
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) کفیل ، ضمانت - کننده ، به عهده گیرندة غرامت . 2 - (اِ.) نوعی وسیلة دگمه مانند در بعضی ابزارها به ویژه چاقو. ؛ ~ آهو لقب امام رضا (ع ).