کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضربه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ضربه شست
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شَ) [ ع - فا. ] (اِمص .) توانایی ، نیرو.
-
ضربه فنی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . فَ نّ) (اِمر.) 1 - حالتی در کشتی ، که ورزشکاری پشت حریف را به زمین بزند. 2 - حالتی در مشت زنی که ورزشکاری حریف را به زمین اندازد و او نتواند در زمان تعیین شده از جا برخیزد.
-
جستوجو در متن
-
تیپا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)ضربه ای که با نوک پنجه پا زده می شود.
-
لگد
فرهنگ فارسی معین
(لَ گَ) (اِ.) 1 - ضربه ای که با پا زده شود. 2 - حرکت یا ضربة قهقرایی تفنگ یا توپ هنگام تیراندازی . ؛ ~ به بخت خود زدن به ضرر خود اقدام کردن .
-
بک هند
فرهنگ فارسی معین
(بَ هَ) [ انگ . ] (اِ.) ضربه ای که به توپ با پشت راکت در بازی هایی چون تنیس و تنیس روی میز زده می شود.
-
گلف
فرهنگ فارسی معین
(گُ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی بازی شبیه به چوگان که در آن با چوبی سرکج به توپ ضربه می زنند تا وارد چاله ای بشود که در زمین تعبیه شده است .
-
سیلی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ضربه ای که به وسیلة کف دست به چهرة کسی زنند؛ تپانچه . ؛ با ~ صورت خود را سرخ نگه داشتن کنایه از: در عین تنگدستی آبروداری کردن ، به ظاهر خود را بی نیاز جلوه دادن .
-
دررفتن
فرهنگ فارسی معین
(دَ .رَ تَ) (مص ل .) (عا.) 1 - گریختن . 2 - گسیختن . 3 - از انجام کاری شانه خالی کردن . 4 - در انجام معامله ای به توافق رسیدن . 5 - جابه جا شدن مفاصل در اثر ضربه .
-
فوتبال دستی
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ انگ - فا . ] (اِ.) نوعی بازی با وسیله ای میز مانند معمولاً چوبی و مستطیل شکل شبیه زمین فوتبال در اندازه های مختلف که از میله هایی دارای چند آدمک و دو دروازه تشکیل می شود و هر یک از بازیکنان سعی می کنند با چرخاندن میله ها و ضربه زدن به توپ توس...
-
چاپگر
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) دستگاه الکترونیکی برای چاپ داده های کامپیوتری ، پرینتر. ؛ ~ جوهرافشان چاپگری که با پرتاب ذرات جوهر بر کاغذ نقش ایجاد کند. ؛ ~ سوزنی چاپگری که در آن حرف یا نماد ماتریسی از نقاط است و بر این نقاط مرکب افشانده یا ضربه همراه با مرکب وارد شود. ...