کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضجر
فرهنگ فارسی معین
(ضَ جَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - نالیدن ، اظهار دلتنگی کردن . 2 - بی قراری کردن .
-
ضجر
فرهنگ فارسی معین
(ضَ جِ) [ ع . ] (ص .) بی قرار، بی آرام .
-
واژههای همآوا
-
زجر
فرهنگ فارسی معین
(زَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) منع کردن . 2 - راندن ، طرد کردن . 3 - بانگ زدن . 4 - (اِمص .) نهی . 5 - (اِ.) شکنجه ، آزار.