کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صیقل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زدودن
فرهنگ فارسی معین
(زُ دَ) (مص م .) 1 - پاک کردن . 2 - صیقل دادن .
-
پیراستن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - کم کردن و کاستن برای زیبا ساختن . 2 - آرایش کردن . 3 - صیقل دادن .
-
ساییدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ)(مص م .) 1 - کوبیدن و نرم کردن . 2 - به هم مالیدن . 3 - سوهان زدن . 4 - صیقل دادن 5 - لمس کردن .
-
جلا
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . جلاء ] (مص م .) 1 - واضح و روشن کردن . 2 - صیقل دادن .
-
دوس
فرهنگ فارسی معین
(دُ یا دَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پامال کردن چیزی را. 2 - پست کردن . 3 - صیقل دادن (شمیشر و جز آن ). 4 - زدودن . 5 - (اِمص .) پستی ، خواری .
-
رندیدن
فرهنگ فارسی معین
(رَ دَ) (مص م .) 1 - تراش دادن ، تراشیدن . 2 - صیقل دادن . 3 - صاف و هموار کردن .