کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صُّلْحُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صلح
فرهنگ فارسی معین
(صُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) آشتی کردن . 2 - (اِمص .) آشتی ، دوستی . 3 - (اِ.) عقدی که دو طرف در مورد بخشیدن چیزی یا گذشتن از حقی در مقابل هم تعهد می کنند. ؛ ~نامه قراردادی که بین دو طرف جنگ یا دعوا نوشته یا شرایط تحت جنگ در آن قید می شود.
-
واژههای همآوا
-
ثلّه
فرهنگ فارسی معین
(ثُ لَّ) [ ع . ] (اِ.) گروه مردم ، جمعیت .
-
سله
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ معر. ] (اِ.) گیاهی است علفی از تیرة صلیبیان که چهار گونه از آن تاکنون شناخته شده و در نواحی جنوبی اروپا و شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا پراکنده اند؛ زله .
-
سله
فرهنگ فارسی معین
(سَ لَّ یا لُِ) [ ع . سلة ] (اِ.) سبد، زنبیل .
-
صلح
فرهنگ فارسی معین
(صُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) آشتی کردن . 2 - (اِمص .) آشتی ، دوستی . 3 - (اِ.) عقدی که دو طرف در مورد بخشیدن چیزی یا گذشتن از حقی در مقابل هم تعهد می کنند. ؛ ~نامه قراردادی که بین دو طرف جنگ یا دعوا نوشته یا شرایط تحت جنگ در آن قید می شود.
-
صله
فرهنگ فارسی معین
(ص لِ) [ ع . صلة ] نک . صلت .
-
جستوجو در متن
-
تسالم
فرهنگ فارسی معین
(تَ لُ) [ ع . ] (مص م .) صلح کردن ، با هم سازش کردن .
-
هدنه
فرهنگ فارسی معین
(هُ نِ) [ ع . هدنة ] (اِ مص .) آشتی ، صلح .
-
سازش
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمص .) 1 - توافق ، سازگاری . 2 - صلح . 3 - خوش رفتاری .
-
مهادنت
فرهنگ فارسی معین
(مُ دِ نَ) [ ع . مهادنة ] (مص ل .) صلح کردن .
-
متسالم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لِ) [ ع . ] (اِفا.) آشتی کننده با دیگری ، صلح کننده با یکدیگر.
-
مصالحه
فرهنگ فارسی معین
(مُ لَ حَ یاحِ) [ ع . مصالحة ] (اِمص .) آشتی ، صلح .
-
موادعه
فرهنگ فارسی معین
(مُ دَ عَ یا دِ ع ) [ ع . موادعة . ] (مص ل .) آشتی کردن ، صلح کردن .