کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوتدرجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صوت
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بانگ ، آواز. 2 - نغمه ، آواز.
-
درجه
فرهنگ فارسی معین
(دَ رَ جِ) [ ع . درجة ] (اِ.) 1 - پایه ، رتبه . 2 - نردبان . 3 - حد و اندازة چیزی . 4 - مقام ، منزلت . 5 - مرتبة نظامی . 6 - واحد اندازه گیری زاویه و کمان معادل 1360 یک دور کامل . 7 - بالاترین توان مجهول در هر معادله پس از تبدیل معادله به ساده ترین ص...
-
ضبط صوت
فرهنگ فارسی معین
( ~ صُ) [ ع . ] (اِمر.) دستگاهی الکتریکی یا الکترونیکی که می توان به کمک آن اصوات را روی نوار مخصوص ضبط و پخش کرد.
-
درجه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا. اِمر.) 1 - دارای درجه و رتبه . 2 - مدرج ، دارای تقسیمات جزیی . 3 - فردی که دارای درجة نظامی است .
-
جستوجو در متن
-
تن
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) درجة بلندی و کوتاهی صدا و آوازها، صدا، صوت ، پرده (فره ).