کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوتي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اخ
فرهنگ فارسی معین
(اُ) (صت .) 1 - صوتی است که هنگام درد و سوزش بر زبان رانند. 2 - صوتی است برای نمودن خوشی و لذت .
-
رله
فرهنگ فارسی معین
(رِ لِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - دستگاه تقویت کنندة امواج صوتی . 2 - دستگاه تکرار کنندة صوتی یا تصویری . 3 - دستگاه تبدیل مدار الکتریکی . 4 - تقویت امواج صوتی یا تصویری .
-
میکس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِمص .) ادغام کردن چند منبع تصویری یا صوتی یا هر دو بر روی یک نوار.
-
ولوم
فرهنگ فارسی معین
(وُ لُ) [ انگ . ] (اِ.) اندازة صدای هر سیستم صوتی .
-
آکوستیک
فرهنگ فارسی معین
(کُ سْ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - دانش مربوط ب ه تولید و تراگسیل و دریافت اثرهای صوتی نظیر جذب و بازتاب و شکست ، صوت - شناسی (فره ). 2 - به کارگیری عایق های صوتی در ساختمان .
-
استریو
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ یُ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی دستگاه صوتی که توانایی پخش یا ضبط صدا را در دو یا چند جهت دارد.
-
افکت
فرهنگ فارسی معین
(اِ فِ) [ انگ . ] (اِ.) هر عنصر صوتی یا تصویری که برای ایجاد تأثیر مشخصی به فیلم افزوده شود، جلوه . (فره ).
-
اکوستیک
فرهنگ فارسی معین
(اِ کُ) [ فر. ] (اِ.) دانش مربوط به تولید و تراگسیل و دریافت اثرهای صوتی ، نظیر جذب و بازتاب و شکست ، صوت - شناسی . (فره ).
-
رادیوضبط
فرهنگ فارسی معین
( ~. ضَ) [ فر - ع . ] (اِمر.) دستگاه گیرندة امواج صوتی و ضبط و پخش ن وار .
-
هدفون
فرهنگ فارسی معین
(هِ فُ) [ انگ . ] (اِ.) یک جفت گوشی که با اتصال آن به دستگاه صوتی یا تصویری ، صدا به طور مستقیم و بدون پخش شدن در فضا دریافت شود، دوگوشی . (فره ).
-
استرفونیک
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ رُ فُ) [ انگ . ] (اِ.) سیستم ضبط یا پخش صوت که در آن از چند کانال صوتی استفاده شود و صدای آن به وسیلة دو یا چند بلندگو قابل پخش باشد، چندآوا، چندآوایی . (فره ).
-
میکروفون
فرهنگ فارسی معین
(رُ فُ) [ فر. ] (اِ.) = میکرفن : بلندگو، ابزاری که ارتعاشات صوتی را به امواج الکتریکی تبدیل می کند و برای انتقال یا تقویت صدا به کار می رود، صدابر (فره ).
-
اخ اخ
فرهنگ فارسی معین
(اَ. اَ) (صت .) 1 - صوتی است که برای نفرت و ناخشنودی بر زبان رانند. 2 - کلمه ای است برای ستودن و اظهار خشنودی به هنگام لذت ، به به . 3 - کلمة افسوس ، دریغا، وای ، آه .
-
ماتریس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - آرایه ای مستطیل شکل از اعداد شامل چند سطر و ستون (ریاضی ). 2 - بخشی از قالب برش کاری فلزات که معمولاً به صورت کاسه ای گود است و سنبه در آن می نشیند (فنی ). 3 - فرم نگاتیو جهت پرس کردن صفحات صوتی (فنی ). 4 - قالب مخصوص حروف سربی در ...