کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صندل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صندل
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ معر. ] (اِ.) درختی کوچک بومی هند که از قطعات ضخیم چوب آن وسایل چوبی می سازند. نمونه هایی از این گیاه از راه ارتباط با ریشه و حتی ساقة گیاهان گوناگون بخشی از دورة زیستی خود را به حالت انگلی می گذرانند.
-
واژههای همآوا
-
سندل
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) (اِ.) نوعی کفش که معمولاً چوبی است .
-
جستوجو در متن
-
چندن
فرهنگ فارسی معین
(چَ دَ) (اِ.) نک صندل .
-
قشقه
فرهنگ فارسی معین
(قَ قِ یا قَ) [ ع . قشقة ] (اِ.) 1 - تیرگی نشان پیشانی اسب . 2 - در فارسی : نشانی که کافران بر پیشانی کنند از زعفران و صندل و غیره .